بزرگ شدن کودکان در فضاهایی که حاوی محرکهای محیطی متنوع هستند، میتواند به گسترش افقهای ذهنی و گسترده کردن دیدگاهشان نسبت به دنیای اطراف کمک کند. کودکان ذهن بسیار سیال و منعطفی دارند و هر گاه در معرض محرکهای محیطی گوناگون قرار بگیرند، سعی میکنند خود را با آنها وفق بدهند و تا جایی که ممکن است اطلاعات کسب کنند. البته باید به خاطر داشت که حضور مداوم کودکان در فضاهایی که دارای محرکهای محیطی بسیار هستند میتواند به کلافگی آنها منجر شود.
کلافه شدن کودکان در اثر قرار گرفتن در معرض محرکهای محیطی بیشمار باعث بدخلق شدن آنها و بهانهگیریهای متداوم میشود و مراقبت از آنها را دشوار میکند. هنگامی که احساسات کودکان به اوج برسند، مدیریت و کنترل رفتارهایشان به شدت دشوار میشود. در این شرایط، معمولا والدین برای آرام کردن کودکان به تنبیه کلامی یا فیزیکی روی میآورند که وضعیت را وخیمتر میکند.
در این مقاله، به بررسی تأثیر محرکهای محیطی در مقیاس گسترده روی خلقوخوی کودکان میپردازیم و ضمن معرفی علائم کلافگی احساسی در کودکان، راهکارهایی برای بهبود شرایط ارائه میکنیم. با ما همراه باشید.
کلافگی احساسی در کودکان چه معنایی دارد؟
کلافگی احساسی زمانی رخ میدهد که کودکان در معرض محرکهای محیطی بسیاری، که با ظهور تجربیات، احساسات، صداها و فعالیتهای بسیار متنوعی همراه هستند، قرار بگیرند و توانایی پردازش و مدیریت آنها را نداشته باشند. برای مثال، معمولا نوزادان در دورهمیهای خانوادگی مدام در حال دستبهدست شدن هستند و در بیشتر مواقع در پاسخ به ابراز علاقهی بزرگسالان بدخلقی میکنند و اعتراض خود را با گریه کردن یا جیغ کشیدن بیان میکنند. دلیل این بدخلقی قرار گرفتن آنها در معرض محرکهای محیطی بسیاری است که عموما در قالب تماسهای جسمی و صداهای بلند و همزمان بروز پیدا میکنند.
در سنین ۲ تا ۴ سال، کودکان معمولا پس از حضور در مهمانیها، مخصوصا جشنهای تولد، و تجربهی قرار گرفتن در معرض محرکهای محیطی پایا و شدید دچار کلافگی احساسی میشوند. در سنین بالاتر، کودکان عموما در اثر شلوغ بودن برنامهی فعالیتهای روزمرهشان کلافه میشوند. حاضر شدن در مدرسه و کلاسهای فوقبرنامه، کودکان را در معرض محرکهای محیطی متنوع با شدتهای مختلف قرار میدهد و انرژی که برای مدیریت این محرکها صرف میکنند، میتواند آنها را بسیار کلافه و بدخلق کند.
هنگامی که کودکان دچار کلافگی احساسی میشوند، معمولا احساس بیحوصلگی و خستگی مفرط میکنند. بنابراین، واکنشهایی که نشان میدهند انواع و شدتهای مختلفی دارد. بعضی از کودکان ترجیح میدهند در گوشهای با خود خلوت کنند و تا مدتی با دیگران ارتباط برقرار نکنند و گروهی دیگر بدخلقی و ابراز فعالانه عصبانیت را انتخاب میکنند. در این شرایط، والدین باید تمام تلاش خود را برای درک کردن شرایط کودک بکنند و از قرار دادن او در معرض محرکهای محیطی بیشتر خودداری کنند. متأسفانه بیشتر والدین متوجه دلیل اصلی گوشهنشین شدن کودکانشان نمیشوند و سعی میکنند با شدت بخشیدن به محرکهای محیطی، آنها را وادار به واکنش نشان دادن کنند.
از این رو، شناسایی علائم کلافگی احساسی برای والدین اهمیت بسیاری دارد. والدین همچنین باید بدانند که گنجایش درک احساسات کودکانشان در چه حد است تا بتوانند شدت محرکهای محیطی را کنترل کنند. به طور کلی، بعضی از کودکان توانایی پردازش و تحمل محرکهای محیطی بیشتری را نسبت به دیگر کودکان دارند. معمولا درونگرایی یا برونگرایی عوامل تأثیرگذاری در تعیین سطح تحمل محرکهای محیطی در کودکان محسوب میشوند. اگر کودکی درونگرا باشد، به صورت طبیعی تمایل کمتری برای روبهرو شدن با محرکهای محیطی دارد. بنابراین، هیچوقت سعی نکنید کودکان را مجبور به مواجهه با موقعیتهایی کنید که هیچ میلی برای آشنایی با آنها ندارند.
علائم بروز کلافگی احساسی در کودکان
مهمترین نکتهای که باید به خاطر داشت این است که هر کودک، پاسخ خاصی به محرکهای محیطی میدهد و نمیتوان یک واکنش را به تمام کودکان تعمیم داد. بعضی از کودکان از هوش اجتماعی بالاتری برخوردار هستند و به همین دلیل آستانهی تحمل بالاتری در مواجهه با محرکهای محیطی متنوع دارند. گروهی دیگر وقت گذراندن با افراد نزدیک و آشنا را به وقت گذراندن با افراد جدید ترجیح میدهند. با وجود این تفاوتها، منطقی است که علائم بروز کلافگی احساسی در کودکان متنوع باشد. با این حال، برخی از این علائم، که در ادامه معرفی شدهاند، میان تمام کودکان مشترک هستند.
- گریه کردن به صورت مداوم، بدخلقی، نشان دادن اعتراض به شکل فریاد زدن و بیادبی کردن
- بیشفعال شدن، ابراز خشونت فیزیکی، هیجانزدگی بیش از حد
- بیحالی مفرط، خوابآلودگی، تظاهر به بیمار بودن
فراموش نکنید که توانایی برقراری ارتباط در کودکان آنقدر قوی نیست که بتوانند احساساتشان را آنگونه که هست ابراز کنند. آنها معمولا از بیان اینکه در تنگنای احساسی قرار دارند و محرکهای محیطی آنها را کلافه کرده است عاجز میمانند. در این شرایط، تنها راهی که برایشان باقی میماند، کجخلقی و ابراز احساسات به صورت غیرمستقیم است. در ادامه، علائم بروز کلافگی احساسی در سنین مختلف شرح داده شده است.
نوزادان
- مشت کردن دستها، تکان دادن دستها و پاها با شدت زیاد و به صورت مداوم
- بیشتر و بلندتر از حد عادی گریه کردن
- بدخلقی و خستگی مفرط
- تکان خوردنهای مداوم و نامتعارف در خواب و بیداری
- دور کردن سر از دیگران و امتناع ورزیدن در برقراری ارتباط چشمی
کودکان ۲ تا ۴ ساله
- گریه کردن به صورت مداوم بدون ابراز احساسات
- امتناع ورزیدن از انجام کارهای عادی مانند جمع کردن اسباببازیها یا پوشیدن لباس
- خستگی، ناراحتی و بیحالی مفرط
- روی زمین افتادن و گریه کردن از روی ناراحتی یا عصبانیت
کودکان ۵ تا ۷ ساله
- نشان دادن رفتارهای نامتعارف و بیهدف به هر سو رفتن
- مغایر با شخصیت خود رفتار کردن
- خوابآلودگی یا بیحالی مفرط
- ابراز عصبانیت شدید به صورت کلامی یا فیزیکی
چگونه کودکان دچار کلافگی احساسی را آرام کنیم؟
مهمترین قدم در راستای آرام کردن کودکان، شناسایی محرکهای محیطی است که بیشترین نقش را در ایجاد کلافگی احساسی در آنها ایجاد میکنند. داشتن آگاهی نسبی از شخصیت کودکان و علایقشان هم میتواند در روند بهبود حالشان بسیار مؤثر واقع شود. به خاطر داشته باشید که بهبود کلافگی احساسی در نوزادان و کودکان ۲-۴ ساله بسیار حیاتی است، چراکه این کودکان هنوز توانایی برقراری ارتباط مستقیم و مؤثر را کسب نکردهاند.
والدین میتوانند به کودکان ۵ ساله و بزرگتر تکنیکهای تنفسی مناسب برای آرام شدن را بیاموزند، با آنها قدم بزنند یا استراحت کنند و به فعالیتهای موردعلاقهشان بپردازند. یک شیوهی مؤثر دیگر برای کمرنگ کردن تأثیرات منفی محرکهای محیطی شدید، انجام بازیهایی است که انرژی جسمی زیادی میطلبند. هنگامی که کودکان ۵ ساله و بزرگتر به انجام بازیهایی میپردازند که در انتها آنها را خسته میکند، به نحوی احساسات منفی حاصل از قرار گرفتن در معرض محرکهای محیطی گوناگون را تخلیه میکنند و به آرامش جسمی و ذهنی دست مییابند.
آرام کردن نوزادان
به محض اینکه متوجه بروز علائم کلافگی احساسی در نوزاد شدید، او را به مکانی آرام و ترجیحا تاریک ببرید تا اعصابش التیام پیدا کند. اگر در خانه هستید، نوزاد را به اتاقش ببرید و نور اتاق را تا جای ممکن کم کنید. اگر خارج از خانه به سر میبرید، سعی کنید نوزاد را در کالسکه قرار دهید و روی او را با روکشی نازک بپوشانید. بعضی از نوزادان تکان خوردن را دوست دارند، بنابراین میتوانید نوزاد را در آغوش بگیرید و به آرامی تکان دهید تا تأثیرات منفی قرار گرفتن در معرض محرکهای محیطی کاسته شوند.
آرام کردن کودکان ۲ تا ۴ ساله
اولین قدم در راستای آرام کردن این کودکان، اطمینان حاصل کردن از آرام بودن خودتان است. اگر حالت چهره و بدن شما به گونهای باشد که کودک احساس کند از دست او یا شرایط موجود عصبانی و دلخور هستید، واکنش خوبی نشان نمیدهد. سعی کنید به عنوان یک محرک محیطی مخرب عمل نکنید و از کودک بخواهید به همراه خودتان نفسهای عمیق بکشد تا کلافگی احساسی کاهش یابد.
در وهلهی بعد، سعی کنید محرکهای محیطی را تا جای ممکن کمرنگ کنید. اگر در خانه هستید، تلویزیون را خاموش کنید یا کودک را به اتاق دیگری ببرید و به فعالیتهای آرامشبخشی همچون کتاب خواندن بپردازید. هر گاه کودک آرام شد، او را به حال خود بگذارید تا کاری که دوست دارد را انجام دهد. پس از رفع کلافگی احساسی، به کودک کمک کنید تا احساساتش را با استفاده از کلمات بیان کند. برای مثال به او بگویید «میدانم چیزی تو را ناراحت کرده بود. میتوانی احساست را برای من توضیح دهی؟» به خاطر داشته باشید که از هر چه کودک ابراز میکند استقبال کنید و عصبانی نشوید. برقراری رابطهای صمیمانه بر پایهی اعتماد به کودک کمک میکند تا مشکلاتش را با شما در میان بگذارد. اگر کودک مایل به صحبت کردن نیست، اصرار نکنید و صحبت کردن با او را به زمان دیگری موکول نمایید.
آرام کردن کودکان ۵ تا ۷ ساله
در این سنین، کودکان معمولا قادر به آرام کردن خودشان هستند، اما هنوز هم به راهنمایی بزرگسالان احتیاج پیدا میکنند. اگر متوجه شدید که کودک در اثر قرار گرفتن در معرض محرکهای محیطی بسیار دچار کلافگی احساسی شده است، با او به مکانی خلوت بروید و از او بخواهید احساساتش را برایتان شرح دهد. اگر شرح احساسات برایش دشوار بود، به او کمک کنید تا در مسیر درست قرار بگیرد و مناسبترین کلمات را برای بیان احساسات واقعی خود پیدا کند. داشتن شناخت نسبی از ویژگیهای شخصیتی و علایق کودک، به حذف محرکهای محیطی مخرب و بهبود رابطهی والد-فرزندی کمک شایانی میکند.
به خاطر داشته باشید که پرداختن به فعالیتهای فوقبرنامه به همان میزان که میتواند سودمند واقع شود، قادر است کودکان را در معرض محرکهای محیطی شدیدی قرار دهد که میتوانند باعث بروز کلافگی احساسی شوند. کودکان در این سنین معمولا در بحبوحهی رفتن به مدرسه، انجام تکالیف و طی کردن مراحل تکامل و اجتماعی شدن هستند و نیاز به زمان اندکی برای خلوت کردن با خودشان دارند. سعی کنید اوقات فراغت کودکان را آنقدر از محرکهای محیطی متفاوت پر نکنید که هیچ زمانی برای استراحت پیدا نشود!
۲ راهکار اساسی برای کاهش محرکهای محیطی و جلوگیری از بروز کلافگی احساسی
با توجه به متفاوت بودن علائم بروز کلافگی احساسی در اثر قرار گرفتن در معرض محرکهای محیطی بسیار، نمیتوان توصیههایی قطعی برای درمان کلافگی احساسی ارائه کرد، اما میتوان راهکارهایی اساسی برای کاهش دادن محرکهای محیطی و جلوگیری از بروز این احساس ناخوشایند معرفی کرد. در ادامه، چند مورد از این راهکارها آورده شدهاند.
۱. استفاده از وسایل الکترونیکی را محدود کنید
یکی از مهمترین منابع محرکهای محیطی کنترلنشده، فضای مجازی است که با استفاده از وسایل الکترونیکی و وابسته به فناوری همچون تلفنهای همراه، تبلتها و لپتاپها قابل دسترس است. به طور کلی، کودکان زیر ۲ سال نباید از هیچکدام از وسایل الکترونیکی استفاده کنند. اگر استفاده از این وسایل برای انجام فعالیتهایی همچون تماس تصویری لازم شد، این کار حتما باید در حضور یک بزرگتر انجام شود.
استفاده از وسایل الکترونیکی برای کودکان ۲ تا ۴ سال هم باید محدود و با نظارت والدین باشد. کودکان ۵ تا ۷ سال میتوانند به مدت یک ساعت در طول روز از وسایل الکترونیکی استفاده کنند، چراکه توانایی بیشتری برای مواجهه با محرکهای محیطی دارند. البته والدین باید توجه داشته باشند که هیچوقت از وسایل الکترونیکی به عنوان ابزاری برای آرام کردن کودکان استفاده نکنند. این کار باعث شرطی شدن کودکان به قرار گرفتن در معرض محرکهای محیطی بسیاری در آن واحد میشود و در بزرگسالی احتمال ابتلا به اختلال اضطراب و افسردگی را افزایش میدهد.
۲. بین زمان انجام فعالیتها و اوقات فراغت کودکان تعادل ایجاد کنید
طی ۵ سال اولیه زندگی کودکان، مغز سریعترین روند تکاملی خود را تجربه میکند. از این رو، تجربیاتی که کودکان در سالهای اولیه زندگی کسب میکنند، مغز آنها را شدیدا تحریک میکند و باعث ایجاد میلیونها ارتباط عصبی میشود. بنابراین، میتوان گفت که رشد کردن در فضایی که حاوی محرکهای محیطی کنترلشده است، میتواند برای کودکان بسیار سودمند باشد. محرکهای محیطی متعادل به کودکان اجازهی کشف استعدادها و تواناییهایشان را میدهند و موقعیتهای فراوانی را برای فراگیری مهارتهای مختلف فراهم میکنند.
نکتهی مهم در این باره، حفظ تعادل میان زمان انجام فعالیتهای چالشبرانگیز برای مغز کودکان و اوقات فراغت آنها است. سعی کنید کودکان را مدام در معرض محتوای آموزشی قرار ندهید و به اوقات فراغت آنها احترام بگذارید. نوزادان و کودکان به حضور در مکانها و تجربه کردن اتفاقهای آرامشبخش، آشنا و قابل پیشبینی نیاز مبرم دارند. کودکان به زمان کافی برای جستجو کردن و فراگرفتن شیوههای کنار آمدن با وقایع زندگی احتیاج دارند و به هیچوجه نباید آنها را از داشتن این موقعیت محروم کرد.
حرف آخر
کلافگی احساسی در کودکان واقعهای طبیعی است و جای نگرانی ندارد. امروزه، زندگیها با محرکهای محیطی شدید و زیادی در هم آمیخته شدهاند و در بیشتر مواقع، هیچ گریزی از مواجه شدن با آنها نیست. کلافگی احساسی ممکن است طی مراسمهای مختلف، مانند جشن تولد یا عروسی، برای کودکان رخ دهد و آنها را از منطقهی امن خود خارج کند. به خاطر داشته باشید که اگر علائم ناشی از قرارگیری در معرض محرکهای محیطی شدت گرفتند، حتما به یک متخصص مراجعه کنید. گاهی استفاده از دارو برای بهبود شرایط ضروری است.