هدایت رفتار کودکان یکی از جنبههای مهم آموزش و مراقبت از کودکان است. برای کمک به کودکان باید شیوههای مناسب رفتار با استفاده از راهبردهای مثبت به آنها آموزش داده شود.
همانطور که میدانیم یادگیری قوانین اجتماعی برای موقعیتهای مختلف زمان میبرد و بهطور طبیعی امنترین و در دسترسترین محیطی که کودک برای این آموزش به آن وابسته است، درون خانواده است. در واقع والدین نقشی کلیدی در کمک به فرزندانشان برعهده دارند و باید طوری آنها را پرورش دهند که نحوهی رفتار با دیگران را بیاموزند تا از آسیبهای احتمالی که ممکن است برای آنها پیش آید، مصون بمانند.
در ادامهی این مقاله به نحوهی هدایت رفتار در کودکان، رفتارهای چالشبرانگیزی که ممکن است برای آنها پیش آید و همچنین راهکارهایی برای هدایت رفتار کودکان و پیشگیری از مشکلات رفتاریشان میپردازیم.
هدایت رفتار در کودکان
اصطلاح «هدایت رفتار» شامل روشهای مختلفی است که در آن بزرگسالان به کودکان کمک میکنند تا رفتار خود را برای یادگیری رفتارهای قابل قبول، هدایت یا «خود مدیریت» کنند. در واقع آنها را تشویق میکنند تا در مورد اعمال خود و تأثیری که آن اعمال بر خود، دیگران و محیط اطرافشان میگذارد فکر کنند.
این در تضاد با رویکردهای سنتیتر «مدیریت رفتار» یا «انضباط» است که در آن مدیریت رفتار کودکان توسط بزرگسال با استفاده از روشهای تنبیهی برای کنترل کودک انجام میشود. هدایت رفتار مبتنی بر روابط متقابلِ احترامآمیزِ بین بزرگسالان و کودکان به احتمال زیاد باعث ایجاد رفتارهای سازنده در او میشود؛ در حالی که فقدان یک رابطهی گرم و قابل اعتماد با یک بزرگسال اغلب منجر به مقاومت کودک در جهتگیری اعتماد به بزرگسال و دریافت آموزشهای لازم خواهد شد. بنابراین، شیوههای هدایت رفتار کودکان و برنامههای آموزشی باید طوری در نظر گرفته شود که در جهت رفع نیازهای رشدی و فردی او باشد.
رفتارهای چالشبرانگیز کودکان
رفتار کودکان، از جمله رفتارهای چالشبرانگیز آنها، ممکن است تلاشی برای ارضای یک نیاز مهم یا نشانهای از برآورده نشدن نیازها یا علایق آنها باشد. شرایط محیطی نیز بر رفتار کودکان تأثیر میگذارد و بهطور کلی با حمایت محیطی خوب، کودکان بهتر رشد و پرورش مییابند.
کودکانی که احساس ارزشمندی میکنند و روابط محترمانه و محبتآمیزی را بین خود و بزرگسالان مشاهده و تجربه میکنند، عموماً یاد خواهند گرفت که با سایر کودکان و بزرگسالان رفتاری محترمانه و محبتآمیز داشته باشند. کودکان در زندگی خود به حمایت بزرگسالان نیاز دارند تا بتوانند نیازهای خود را به شیوههای مناسب با موقعیت و محیط پیرامون خود تفسیر و بیان کنند.
زمانی که شیوهها براساس احترام شکل گرفته باشد، عزتنفس و اعتمادبهنفس آنها نیز بهبود مییابد و میتوانند در مدیریت رفتار خود مهارت بیشتری پیدا میکنند. در واقع برخی از رفتارهایی که بهعنوان رفتارهای چالشبرانگیز در نظر گرفته میشوند، صرفاً رفتارهای مناسب سن کودک هستند.
برای مثال، یک کودک دو ساله که نمیتواند یک جا بنشیند، یا یک کودک هشت ساله که نمیتواند هیجان خود را مهار کند و منتظر نوبت خود باشد، ممکن است رفتاری مناسب سن خود بروز دهد؛ اما با قواعد بزرگسالی رفتاری چالشبرانگیز تلقی شود. یادگیری برقراری ارتباط با نیازها و خواستهها به روشهای مناسب یکی از چالشهای بسیاری است که کودکان خردسال با آن مواجه هستند.
نقش کودک در تصمیمگیری
گاهی اوقات بهتر است که کودکان را در تصمیمگیری و بحث در مورد رفتارشان مشارکت دهیم. با این حال، این موضوع باید با دقت و با تفکر دقیق انجام شود. گفتوگوی نامناسب با کودکان خردسال در مورد رفتارشان شامل پاسخهای درخواستی به سوالاتی مانند «چرا این کار را کردی؟» یا اصرار به اینکه بچهها از رفتارشان عذرخواهی کنند، نمونههایی هستند که کودک را در وضعیت نامطلوبی قرار میدهد.
نقش بزرگسال در شیوههای تربیتی
خانوادهها بهطور قابل توجهی در شیوههای تربیتی و روشهایی که برای مدیریت رفتار چالشبرانگیز کودکان انجام میدهند، با هم متفاوت هستند. طبیعتا نوع رفتاری که خانوادهی هر کودک با او انجام میدهد با رفتارهایی که آنها در محیطهای آموزشی یاد میگیرند تا حدی تفاوت خواهد داشت که این مساله میتواند باعث سردرگمی کودک شود. بنابراین راهحل موثر در این مواقع همکاری دو نهاد خانواده و آموزش است تا بتوانند به توافقی دست یابند که به نفع کودک باشد.
همچنین زمانی که رفتار کودک با آنچه که برای سطح رشد او مناسب است مطابقت ندارد و یا بهصورت افراطی تکرار میشود، باید دلایل آن مورد بررسی قرار بگیرد. بهعنوان مثال، یک کودک ممکن است بهطور مداوم کودکان دیگر را کتک بزند، اگرچه این رفتار نامطلوب است، اما ممکن است مناسب سطح رشد او باشد که باید بر اساس آن هدایت شود.
راهکارهایی برای هدایت رفتار کودکان و پیشگیری از مشکلات رفتاری
شرایط یادگیری در یک محیط سالم به کاهش رفتارهای چالشبرانگیز در کودکان کمک میکند. وقتی یک کودک رفتاری چالشبرانگیز از خود نشان میدهد، مهم است که موارد زیر را در نظر داشته باشید:
- این رفتار چقدر تکرار میشود و ممکن است در واکنش به چه چیزی باشد یا در چه شرایطی رخ میدهد و چقدر افراطی است.
- درکی از کودک و بستر خانوادگی و فرهنگی او داشته باشید. در بسیاری از مواقع ما در مقابل چیزی که با بستر فرهنگیمان هماهنگ نیست، جبهه میگیریم.
- مرحله رشدی کودک را مد نظر قرار دهید.
- روابط خانوادگی و پویاییهای خانوادگی را لحاظ کنید.
- هر چیز غیرعادی که ممکن است درون خانواده بر رفتار کودک تاثیر بگذارد را بررسی کنید.
پس از درک وضعیت موجود میتوانید امیدوار باشید که استراتژی مناسب برای هدایت کودک را به کار بگیرید. به این منظور هدایت رفتار در کودکان به معنای واقعی کلمه دربرگیرندهی تمام مولفههای زیر است:
- بر اساس نیازهای رشدی، علایق و تجربیات هر کودک طراحی شده است.
- با در نظر گرفتن تفاوتهای فردی طراحی شده است.
- کودک میداند که برای او ارزش قائل هستند، مورد احترام است و در صورت نیاز میتواند از بزرگسالان کمک بگیرد.
- سعی بر آن است که کودک بتواند متوجه پیامدهای رفتارش بشود؛ بنابراین بر توضیح، تشویق، کمک کردن، همکاری برای حل مشکلات استوار است.
- محدودیتها منسجم هستند، به شیوهای آرام و محکم اجرا میشوند و از آنها پیروی میشود تا به کودکان کمک کند در محدودهی رفتار عمل کنند و خارج از چارچوبها نشوند.
- به کودکان درباره انتظارات رفتاری توضیح داده میشود و از آنها برای همکاری مساعدت گرفته میشود.
در صورتی که رفتار چالشبرانگیز با هر روش مثبتی قابل تغییر نباشد لازم است تا کمک حرفهای دریافت شود. در اینجا بهتر است تا به یک مشاور یا روانشناس مراجعه و دلایل خود را مطرح کنید.
نکتهی پایانی
هرچقدر بهعنوان مراقبان اولیه در میزان هدایت رفتار کودکان در مسیر صحیح موفقیتآمیزتر عمل کنیم، طبیعتا کودکانمان در آینده نیز بهتر و سالمتر رفتار خواهند کرد. تربیت و پرورش کودک در محیطی امن باعث کاهش رفتارهای چالشبرانگیز در او میشود و حتی این موضوع که گاهی از خود کودکان نیز بخواهیم در قبال رفتارشان صحبت کنند هم، به این شیوهی پرورشی کمک خواهد کرد. در واقع اولین و مهمترین محیط برای بهترین میزان اثرگذاری در رفتار کودک، آموزش از طریق خانواده است.