چرا انسان‌ها خودکشی می‌کنند؟ چه نوع حالاتی افراد را به انجام چنین رفتار افراطی‌ای سوق می‌دهد؟ وقتی نوبت به تعیین علت خودکشی می‌رسد، دلایل متعددی وجود دارد که چرا شخصی تصمیم می‌گیرد خودکشی کند. با این حال، چند علت اصلی اغلب عامل اصلی خودکشی در سطح جهان محسوب می‌شوند.

تصور اینکه چه چیزی باعث خودکشی یک دوست، یکی از اعضای خانواده یا افراد مشهور شده، دشوار است. ممکن است هیچ علامت هشداردهنده‌ی واضحی در خصوص این اقدام آن‌ها وجود نداشته باشد و ممکن است تعجب کنید که چه سرنخ‌هایی را ممکن است از دست داده باشید. اغلب، عوامل بسیاری با هم ترکیب می‌شوند تا فرد را به تصمیم گیری برای خودکشی سوق دهد.

در ادامه‌ی این مقاله ، مهم‌ترین دلایل خودکشی را با هم بررسی می‌کنیم و در ادامه به بررسی باورهای نادرست در خصوص پدیده‌ی خودکشی می‌پردازیم. با ما همراه باشید.

۱. مکانیسم اجتناب از درد به عنوان آخرین راه‌حل

خودکشی

غریزه‌ی ما مبتنی بر لذت بردن و اجتناب از درد است. ما احساساتی مانند خشم، نفرت و ترس داریم که به ما انگیزه می‌دهند تا از درد دوری کنیم. ما معمولاً به دنبال پایان دادن به درد خود با رفع مشکلی هستیم که باعث درد ما می‌شود. اما اگر درد آن‌قدر شدید باشد که هیچ چیز برای کاهش آن کارساز نباشد، چه؟

وقتی همه گزینه‌ها شکست بخورد، خودکشی می‌تواند گزینه‌ی ارجحی برای پایان دادن به درد شدید فرد باشد. این امر هم برای دردهای جسمی و هم برای دردهای روانی صادق است. به همین دلیل است که افراد مبتلا به بیماری‌های مزمن غیرقابل تحمل و افراد مبتلا به بیماری‌های روانی شدید بیشتر احتمال دارد که دست به خودکشی بزنند.

۲. خودکشی نوع‌دوستانه و شکست در همسریابی

انتقال ژن‌های خود به نسل بعدی هدف اصلی همه اشکال زندگی است. در حالی که این هدف را می‌توان با یافتن یک جفت و تولید مثل موفقیت‌آمیز به دست آورد، همچنین می‌توان به طور غیرمستقیم با کمک به خویشاوندان نزدیک خود در تولید مثل به دست آورد زیرا خویشاوندان نزدیک شما بیشتر ژن‌های شما را دارند.

گاهی افراد جان خود را فدا می‌کنند تا خویشاوندانشان از آن‌ها بهره‌مند شوند. این اتفاق معمولاً زمانی می‌افتد که فردی در جفت‌گیری دگرجنس‌گرا شکست می‌خورد یا چشم‌انداز کمی برای موفقیت در جفت‌گیری دگرجنس‌گرا در آینده دارد.

این دلیلی است که بسیاری از افرادی که اقدام به خودکشی می‌کنند، احساس می‌کنند که برای خویشاوندان نزدیک خود احساس سنگینی می‌کنند. به عنوان مثال، افراد مسن دیگر نمی‌توانند تولید مثل کنند و احتمالاً خود را سربار خانواده خود می‌بینند. آن‌ها منابع خانواده را که می‌تواند در موفقیت باروری نسل جوان سرمایه‌گذاری شود، به سوی جوانان سوق می‌دهند؛ پس جای تعجب نیست که این احساس سربار بودن نسبت به خانواده به شدت با افکار خودکشی مرتبط است.

همچنین، مطالعات مربوط به یادداشت‌های خودکشی افرادی که با موفقیت دست به خودکشی می‌زنند (در مقایسه با کسانی که از اقدام به خودکشی جان سالم به در می‌برند) نشان می‌دهد که آن‌ها اغلب با جزئیات زیاد توضیح می‌دهند که چگونه باری بر دوش دیگر افراد جامعه هستند.

اگر شکست در جفت‌گیری با خودکشی مرتبط باشد، از دست دادن عواملی که در جفت‌گیری دگرجنس‌گرایان نقش دارند نیز ممکن است فرد را به خودکشی وادار کند. به عنوان مثال، تحقیر عمومی باعث می‌شود که شخص موقعیت و احترام دیگران را از دست بدهد که به نوبه خود احتمال یافتن شریک بالقوه را برای او کاهش می‌دهد. به همین دلیل است که کسانی که در ملأ عام مورد تحقیر یا قلدری قرار می‌گیرند نیز احتمالاً اقدام به خودکشی می‌کنند.

۳. اقدام به خودکشی به عنوان فریاد کمک

فریاد کمک

از آن‌جایی که اکثر تلاش‌های خودکشی با شکست مواجه می‌شوند، این تلاش‌ها چیزی نیست جز تلاش برای جلب توجه نزدیکان به وضعیت وخیم یک فرد. در واقع این کار می‌تواند به واسطه‌ی کمک اعضای خانواده و دوستان، روند رهایی از شرایط دردسرساز را برای فرد تسریع کند.

وقتی درد داریم، حمایت اجتماعی می‌تواند به ما کمک کند تا با درد خود مقابله کنیم. این امر به ویژه در مورد زنانی که از طریق پیوند با افراد دیگر با استرس مقابله می‌کنند صادق است. همچنین، زنان بیشتر از مردان برای مشکلات خود به دنبال کمک هستند.

اگرچه زنان بیشتر احتمال دارد اقدام به خودکشی کنند، اما کمتر احتمال دارد که در اثر آن بمیرند. آن‌ها به احتمال زیاد از روش‌هایی استفاده می‌کنند که به نجاتشان کمک می‌کند، مانند مصرف بیش از حد قرص‌های خواب.

متأسفانه، اگر فرد در مورد میزان مرگبار بودن روش انتخابی خود به اشتباه قضاوت کند، ممکن است گاهی اوقات این فریادهای کمک کشنده باشد. افرادی که یک تلاش ناموفق انجام می‌دهند نیز در معرض خطر بسیار بالاتری برای تلاش مجدد قرار دارند و تلاش دوم آن‌ها به احتمال زیاد کشنده است.

۴. بیماری‌های روانی

بیشتر مردم کمی قبل از اقدام به خودکشی، به صورت ناگهانی تصمیم می‌گیرند که خودکشی کنند و برنامه‌ریزی عمیق و درازمدتی در این رابطه ندارند. در حالی که عوامل زیادی وجود دارد که می‌تواند بر تصمیم فرد برای خودکشی تأثیر بگذارد، شایع‌ترین آن‌ها افسردگی شدید است. افسردگی می‌تواند باعث شود افراد احساس درد عاطفی شدید و از دست دادن امید را تجربه کنند و باعث شود که آن‌ها نتوانند راه دیگری جز پایان دادن به زندگی خود برای تسکین درد خود بیابند.

به گفته بنیاد پیشگیری از خودکشی ایالات متحده، عامل افسردگی در حدود نیمی از خودکشی‌ها وجود دارد.

سایر بیماری‌های روانی که می‌توانند خطر خودکشی را افزایش دهند عبارت‌اند از:

  • اختلال دوقطبی
  • اختلال شخصیت مرزی (BPD)
  • اختلالات تغذیه‌ای
  • روان‌گسیختگی

۵. استرس تروماتیک

استرس

فردی که تجربه‌های آسیب زا، از جمله سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی، تجاوز جنسی، آزار جسمی، یا ضربه‌های روحی ناشی از جنگ را پشت سر گذاشته است، حتی سال‌ها پس از وقوع آن تروما در معرض خطر بیشتری برای خودکشی قرار دارد.

در یک نظرسنجی از نزدیک به ۶۰۰۰ بزرگسال آمریکایی، نزدیک به ۲۲ درصد از افرادی که مورد تجاوز جنسی قرار گرفته بودند، در مقطعی اقدام به خودکشی کرده بودند.

تجربه‌ی اختلال استرس پس از سانحه (PSTD) یا حوادث متعدد تروماتیک دیگر، خطر را حتی بیشتر افزایش می‌دهد. این مسئله تا حدی به این دلیل است که افسردگی پس از سانحه در بین افراد مبتلا به PTSD رایج است و باعث احساس درماندگی و ناامیدی می‌شود که می‌تواند منجر به خودکشی شود.

۶. مصرف مواد و تکانش‌گری

مواد مخدر و الکل همچنین می‌توانند بر فردی که احساس خودکشی دارد تأثیر بگذارد و او را تحریک‌پذیرتر کند و با افزایش تکانش‌گری، میل به خودکشی او را افزایش دهد. مصرف مواد و الکل می‌تواند به دلایل دیگر موجود برای خودکشی، مانند از دست دادن شغل و روابط، دامن بزند.

در حقیقت میزان مصرف مواد و اختلال مصرف الکل نیز در میان افراد مبتلا به افسردگی و سایر اختلالات روانی بیشتر است.

۷. از دست دادن یا ترس از دست دادن

از دست دادن یا ترس از دست دادن

یک فرد ممکن است در هنگام مواجهه با موارد زیر تصمیم بگیرد که جان خود را بگیرد. این موقعیت‌ها می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

  • افت تحصیلی
  • دستگیری یا زندانی شدن
  • قلدری، شرمساری، یا تحقیر، از جمله آزار و اذیت اینترنتی
  • مشکلات مالی
  • پایان یک دوستی نزدیک یا رابطه عاشقانه
  • از دست دادن شغل
  • از دست دادن دوستان
  • از دست دادن موقعیت اجتماعی

۸. ناامیدی

در بسیاری از مطالعات مشخص شده است که ناامیدی، چه در کوتاه مدت و چه به عنوان یک ویژگی طولانی مدت، در تصمیم به خودکشی نقش دارد. ممکن است فرد با یک چالش اجتماعی یا فیزیکی روبه‌رو باشد و ممکن است هیچ راهی برای بهبود وضعیت خود پیدا نکند.

وقتی مردم احساس می‌کنند تمام امیدشان را از دست داده‌اند و نمی‌توانند وضعیت موجود را تغییر دهند، این مسئله می‌تواند همه چیزهای خوب زندگی‌شان را تحت‌الشعاع قرار دهد و خودکشی را به گزینه‌ای مناسب تبدیل کند.

در حالی که ممکن است برای یک ناظر خارجی بدیهی به نظر برسد که اوضاع بهتر خواهد شد، افراد مبتلا به افسردگی ممکن است به دلیل بدبینی و ناامیدی که همراه با این بیماری است نتوانند این موضوع را ببینند.

۹. بیماری و دردهای مزمن

خودکشی

اگر فردی درد یا بیماری مزمنی داشته باشد که امیدی به درمان یا رهایی از آن رنج را نداشته باشد، ممکن است خودکشی راهی برای بازیابی آسایش و کنترل زندگی خود به نظر برسد. در برخی ایالت‌های آمریکا، کمک به خودکشی به همین دلیل قانونی است.

بر اساس مطالعات موجود، شرایط بهداشتی زیر با خطر بالاتر خودکشی مرتبط است:

  • آسم
  • کمر درد
  • آسیب مغزی
  • سرطان
  • نارسایی احتقانی قلب
  • دیابت
  • صرع
  • HIV/AIDS
  • بیماری قلبی
  • فشار خون بالا
  • میگرن
  • بیماری پارکینسون

درد مزمن همچنین می‌تواند باعث اضطراب و افسردگی شود که می‌تواند خطر خودکشی را نیز افزایش دهد. بر اساس تحقیقات، افرادی که درد مزمن دارند، چهار برابر بیشتر از افرادی که بدون درد هستند، در معرض افسردگی یا اضطراب قرار دارند.

۱۰. انزوای اجتماعی

یک فرد ممکن است به دلایل زیادی از جمله از دست دادن دوستان یا همسر، جدایی یا طلاق، بیماری جسمی یا روانی، اضطراب اجتماعی، بازنشستگی یا به دلیل نقل مکان به مکان جدید از نظر اجتماعی منزوی شود. انزوای اجتماعی نیز می‌تواند ناشی از عوامل درونی مانند عزت نفس پایین باشد. این مسئله می‌تواند منجر به تنهایی شود و سایر عوامل خطرساز خودکشی مانند افسردگی و سوءمصرف الکل یا مواد مخدر را تشدید کند.

۱۱. خودکشی تصادفی

خودکشی تصادفی

برخی از موقعیت‌هایی که به نظر می‌رسد خودکشی هستند ممکن است در واقع یک مرگ تصادفی باشند. بازی خفگی (همچنین با نام‌های «چالش گذرا»، «بازی مرگ‌جویان» و «میمون فضایی» شناخته می‌شود) که در آن نوجوانان خود را خفه می‌کنند تا به احساسی شبیه به نشئگی مواد دست یابند، نمونه‌هایی از خودکشی تصادفی هستند. دیگر خودکشی‌های تصادفی شامل مصرف بیش از حد و غیرعمدی مواد است و خودکشی با سلاح گرم و مسمومیت.

ارسال نظر
(بعد از تائید مدیر منتشر خواهد شد)